پایگاه تحلیلی و خبری دانستنی نیوز
به گزارش خبر فوری، بعد از پیروزی جو بایدن در انتخابات سال ۲۰۲۰ بسیاری از تحلیلگران آمریکایی از چالش های بین المللی او سخن گفتند. ترامپ ساختار دیپلماسی آمریکا را تغییر داده بود و بایدن برای بازگرداندن آمریکا به وضعیت سابق کار سختی داشت. بازگرداندن شرایط جهان به وضعیت ماقبل سال ۲۰۱۶ با خطرات و تهدیداتی همراه بود. در این شرایط، بسیاری از تحلیلگران از امکان وقوع جنگ در سه منطقه از جهان سخن گفتند. این سه منطقه شامل کشورهای اطراف روسیه، آسیای شرقی و خاورمیانه بودند.
با گذشت حدود یک سال از ریاست جمهوری بایدن، آرام آرام تنش ها در این سه منطقه بروز یافتند. ضعف شدید بایدن و در عین حال، میل افسارگسیخته آمریکا به تسلط بر مناطق مختلف باعث بروز این تنش ها گردید. عدم توانایی بایدن در گفتگو و صلح با پوتین به جنگ مهیب اوکراین انجامید. از آن سو، ضعف دولت آمریکا در رفع تنش ها در خاورمیانه منجر به وقوع جنگ سال ۲۰۲۱ و ۲۰۲۳ (سیف القدس و طوفان الاقصی) در غزه و اسرائیل گردید. این دو جنگ، آمریکا و کشورهای دیگر را با مشکلات زیادی روبه رو ساخت. آمریکا با تمام قوا از اوکراین حمایت کرده و به آن سلاح داد. از آن سو، واشنگتن در کنار اسرائیل قرار گرفت و از عملیات رژیم صهیونیستی در غزه دفاع نمود اما هر دوی این تلاش ها بی ثمر بوده و نتوانستند به ختم غائله بینجامند.
شرق آسیا؛ منطقه خطر سوم در کنار اوکراین و خاورمیانه
اکنون منطقه سوم یعنی شرق آسیا نیز در خطر قرار دارد. این منطقه از چند سال قبل دچار التهاب بوده و با روی کار آمدن دولت جدید آمریکا بر میزان التهابش افزوده شده است.
کانون التهاب شرق آسیا دو منطقه است: تایوان و کره شمالی. آمریکا سالها است که سیاست چین واحد را زیر سؤال برده و از جدایی طلبان تایوان حمایت می کند. از آن سو، پکن بعد از پیشرفت اقتصادی و نظامی اخیرش قصد حمله نظامی به تایوان را داشته و دارد. التهاب تایوان در سال ۲۰۲۲ دو ابرقدرت را تا آستانه جنگ پیش برد اما دو طرف در لحظه آخر از درگیری دست کشیدند.
جنگ روسیه و اوکراین التهاب در آسیای شرقی را بیشتر کرده است. حمله روسیه به اوکراین، پکن را تشویق به حمله به تایوان کرد. اگر پوتین می توانست خیلی زود اوکراین را تصرف کرده و دولت غربگرای زلنسکی را ساقط کند، احتمالا پکن هم به تایوان یورش می برد اما شکست پوتین در اوکراین و طولانی شدن جنگ، چین را نگران کرد و پکن ترجیح داد تا پایان جنگ صبر کند.
از آن سو، کره شمالی که سالها است مخالف شدید آمریکا و متحدان منطقه ای آن یعنی ژاپن و کره جنوبی است، آزمایش های تسلیحاتی خود را افزایش داده است. تنش میان کره شمالی و کره جنوبی و ژاپن افزایش یافته است. کره جنوبی و ژاپن بعد از فشار ترامپ مبنی بر دریافت پول بیشتر جهت حمایت نظامی از سئول و توکیو، شروع به احیاء ارتش های ملی خود کردند. دولت بایدن نتوانست جلوی سئول و توکیو را بگیرد و این اتفاق باعث افزایش تنش میان دو متحد آمریکا و پیونگ یانگ شد.
از آن سو، پوتین که می دانست تمرکز غرب و آمریکا بر جنگ اوکراین و حمایت حداکثری از کی‌اف می تواند وضعیت مسکو را در جنگ به خطر اندازد، علاقه داشت که در سایر نقاط نیز درگیری هایی پیش آید تا تمرکز آمریکا از اوکراین کم شده و به نقاط دیگر معطوف گردد. دیدار اخیر پوتین با کیم جونگ اون در همین راستا بود. بعد از سفر رهبر کره شمالی به روسیه، آزمایش های موشکی پیونگ یانگ شدت گرفت و تنش میان کره شمالی و همسایگان غربگرایش افزایش یافت.
جنگ در شرق آسیا/ فاجعه ای که می تواند جهان را درگیر کند
شرایط فوق نشان می دهد که امکان درگیری در شرق آسیا نیز وجود دارد، هر چند احتمال وقوع جنگ در این ناحیه زیاد نیست، چرا که وقوع یک درگیری در شرق آسیا به مراتب خطرناک تر از درگیری در اوکراین و خاورمیانه است و می تواند به یک فاجعه انجامد. درگیری در تایوان به معنی جنگ مستقیم آمریکا و چین است و واشنگتن توان اداره چنین جنگی را ندارد، چرا که هم اکنون درگیر جنگ در دو جبهه دیگر است.
از آن سو، درگیری کره شمالی با ژاپن و کره می تواند به یک فاجعه بینجامد. کافی است جنگ کره در دهه ۵۰ میلادی را به یاد آوریم. این جنگ به مرگ و آوارگی میلیون ها کره ای و کشته شدن هزاران چینی، آمریکایی و روس انجامید. تکرار این جنگ می تواند فاجعه بارتر و کشنده تر باشد، چرا که هم تسلیحات کره شمالی قدرتمندتر از تسلیحات ژنرال کیم ایل سونگ در دهه ۵۰ است و هم قدرت توکیو و سئول بیش از قدرتشان در زمان جنگ کره است. همچنین، احتمال دخالت چین، روسیه و آمریکا در این جنگ زیاد است. همین دخالت های خارجی به طولانی شدن جنگ نخست کره انجامید و شکی نیست که تکرار این دخالت می تواند به فاجعه ای بزرگتر بینجامد.
