صفحه اصلی / اجتماعی / جعفر پیشه‌وری، کمونیستی که آذربایجان را از ایران جدا کرد/ داستان معلمی که خادم استالین شد/ چگونه روس‌ها یار وفادار خود را قربانی کردند؟

جعفر پیشه‌وری، کمونیستی که آذربایجان را از ایران جدا کرد/ داستان معلمی که خادم استالین شد/ چگونه روس‌ها یار وفادار خود را قربانی کردند؟

به گزارش خبر فوری، امروز سالروز پایان عملیات آزادسازی آذربایجان است. در روز ۲۱ آذر ۱۳۲۵ (معادل ۱۲ دسامبر ۱۹۴۶) عملیات شکست سربازان فرقه دموکرات آذربایجان به فرماندهی سید جعفر پیشه وری به پایان رسید و عوامل این فرقه جدایی طلب کشته، دستگیر یا به خارج از کشور فرار کردند. مرحله اصلی این عملیات با ورود واحدهای چهار لشکر ارتش، از ۱۹ آذرماه آغاز شده بود ولی از قبل نیز، بسیاری از آذری های وطن پرست شروع به جنگ با پیشه وری و سربازانش کرده بودند.

به مناسبت پایان عملیات آذربایجان قصد داریم مروری کوتاه بر زندگی پیشه وری داشته و به این پرسش پاسخ دهیم که چگونه این فرد فرقه دموکرات را پایه گذاری کرده و تلاش کرد آذربایجان را از ایران جدا کند.

از خلخال به باکو، از باکو به تهران

سید جعفر پیشه وری در سال ۱۲۷۲ شمسی در خلخال به دنیا آمد اما در ۱۲ سالگی از این شهر مهاجرت کرده و به همراه خانواده راهی باکو شد. او در باکو تحصیلات خود را ادامه داد و راهی دانشگاه شد. در دوران دانشجویی با مرام کمونیسم آشنا شد و شروع به فعالیت انقلابی کرد. بعد از انقلاب اکتبر، پیشه وری به روزنامه نگاری پرداخت و با همراهی رفقای آذربایجانی‌اش روزنامه “آچیق سوز” را بنیانگذاری کرد. در این زمان، با ایرانی های سوسیالیست ارتباط برقرار کرد. بعد از تغییر فاز جنبش جنگل و نزدیکی میرزا کوچک خان به لنین و قدرت گرفتن افرادی چون احسان الله خان در جمهوری گیلان، راهی شمال ایران شد و توانست خیلی زود به یکی از ارکان دولت جنگلی ها بدل شود. پیشه وری مدتی هم به مقام وزارت امور خارجه دولت جنگل رسید اما بعد از شکست میرزا کوچک خان و نابودی چمهوری گیلان، مجددا راهی باکو شد.

پیشه وری مجددا وارد حرفه روزنامه نگاری شد و چند نشریه کمونیستی منتشر کرده و شروع به تبلیغ کمونیسم در مرز ایران و آذربایجان کرد. بعد از تفاهم دولت شوروی و رضا شاه، پیشه وری با آزادی بیشتری فعالیت کمونیستی خود را ادامه داد و حتی راهی تهران شد تا با اولین حلقه های کمونیستی ایران را پایه گذاری کند.

بعد از نابودی حلقه نخست کمونیسم در ایران به دستور رضاشاه، پیشه وری به همراه سوسیالیست های دیگر دستگیر و راهی زندان شد. پیشه وری اندکی قبل از شهریور ۱۳۲۰ و سقوط دولت رضاشاه و تصرف ایران توسط متفقین، پس از گذراندن دوره محکومیت خود در سال ۱۳۱۹ به کاشان تبعید شد اما به محض اشغال ایران توسط قوای روس و انگلیس، از تبعید گریخته و راهی تهران گردید.

تلاش نافرجام برای ورود به قدرت

پیشه وری از حضور نیروهای شوروی در ایران، سوء استفاده کرد و توانست جای پای خود را در میان کمونیست های ایران سفت کند. با این حال، او علاقه زیادی به توده ای های مشهور ایران نداشت. اختلاف او با افرادی چون تقی ارانی زیاد بود و این امر باعث شد پیشه وری زیاد در مرکز توجه حزب توده نباشد.

با این حال، پیشه وری علاقه زیادی به ورود جدی به سیاست داشت. او در انتخابات دوره چهاردهم مجلس شورای ملی به عنوان نماینده اوّل تبریز انتخاب شد ولی اعتبارنامه اش مورد تایید قرار نگرفت. مشهور است که‌ برخی توده‌ای‌ها زیر پای او را خالی‌ کرده و به عدم تایید اعتبار نامه او کمک کردند.

این اتفاق باعث تغییر فاز فکری و سیاسی پیشه وری شد. او که حالا احساس تنهایی می کرد، بیش از پیش به روس ها که هنوز در ایران حضور داشتند، نزدیک شد. مشهور است که او پس از رد اعتبارنامه اش با خشم فریاد زده و گفت: «من به این سادگی ها دست بردار نیستم و خیلی زود حساب این مرتجعین مارک‌دار را خواهم رسید… من از پنجره بیرون رفتم ولی از در وارد خواهم شد».

رهبری فرقه دموکرات و خودمختاری آذربایجان

بعد از پایان جنگ جهانی دوم، شوروی که قصد در اختیار گرفتن نفت شمال را داشت، از ترس اینکه انگلیس و آمریکا بر ایران تسلط کامل یابند، شروع به پرورش نیروهای خود کرد. استالین قصد داشت تا قبل از خروج کامل نیروهایش از ایران، بخش هایی از آذربایجان را در اختیار نیروهای متحد خود قرار دهد.

فرماندهان ارشد شوروی در آذربایجان به رهبری میرجعفر باقرُف، تصمیم به ایجاد حزب دموکرات در ایران کردند. آنها روی سید جعفر پیشه وری به عنوان رهبر این حزب به توافق رسیدند.

پیشه وری بعد از تاسیس حزب دموکرات که از سوسیالیست ها و کمونیست های شمال و غرب ایران تشکیل شده بود، حکومتی مستقل در تبریز ایجاد کرد. فدایی های حزب دموکرات با حمایت سربازان شوروی که هنوز در آذربایجان حضور داشتند، به مقر ارتش ایران حمله کرده و توانستند سراسر آذربایجان را در اختیار بگیرند. پیشه وری هم خود را نخست وزیر حکومت خودمختار آذربایجان نامید. 

توافق قوام و استالین/ شوروی پشت پیشه وری را خالی کرد

در همین زمان احمد قوام نخست وزیر ایران شد. او در اولین اقدام خود به سراغ مساله آذربایجان رفت و سعی کرد از طریق دیپلماتیک مساله را حل کند. او دیدارهای متعددی را با سران شوروی داشت و سرانجام توانست در توافقی به نام “قوام – سادچیکف” روس ها را راضی به ترک آذربایجان کند. این توافق نامه که در فروردین ۱۳۲۵ منعقد شد، سه ماده داشت:

– در صورت پیش نیامدن اتفاق غیرمترقبه، قوای شوروی تا شش هفته بعد تمام ایران را تخلیه خواهند کرد.

– دولت ایران و شوروی موافقت کردند که شرکت نفت مختلط ایجاد کنند که عواید آن پنجاه-پنجاه باشد.

– قضیه آذربایجان چون مسئله‌ای داخلی است مربوط به خود ایران می‌شود که خود آن را به نحو دوستانه حل کند.

بدین ترتیب احمد قوام توانست مقدمات خروج شوروی از آذربایجان را فراهم کند. این توافق برای شوروی نیز آبرومندانه بود چرا که آمریکا نیز در حال فشار آوردن به روس ها بود و استالین نمی خواست وارد جنگ با غرب شود.

شکست، فرار و مرگ مشکوک

بعد از مدتی، استالین دستور خروج نیروهای شوروی از آذربایجان را صادر کرد. این تصمیم باعث وحشت پیشه وری شد. او می دانست که خروج قوای شوروی از آذربایجان به معنی ورود ارتش ایران به آذربایجان و نابودی حکومت خودمختار او است. پیشه وری که تا پیش از این ادعای وطن پرستی داشت و مدعی بود هرگز نمی‌ خواهد آذربایجان را به طور کامل از ایران جدا کند، در نامه ای، ملتمسانه از استالین خواست به نیروهایش سلاح برساند. پیشه وری قول داد که اگر به نیروهایش سلاح برسد، حتی می تواند آذربایجان را به طور کامل از ایران جدا کرده و به شوروی الحاق کند.

با این حال، استالین تصمیم خود را گرفته بود. او پیش از حمایت از پیشه وری گمان نمی کرد که اولا مردم آذربایجان تا این حد مخالف دموکرات های جدایی طلب باشند و ثانیا، انگلیس و آمریکا تا این حد وارد قضیه آذربایجان شوند. به همین دلیل، در نامه ای به پیشه وری گفت که در محاسبات بین المللی و وضعیت آذربایجان اشتباه کرده و مجبور است قوای را به عقب براند.

بعد از خروج قوای شورای از ایران، ارتش ایران وارد آذربایجان شد و توانست در مدت کوتاهی حکومت پیشه وری را ساقط کند. پیش از بازپس گیری کامل آذربایجان، پیشه وری به باکو احضار شد. باقرف به او دستور داد استعفاء دهد و محمد بی ریا، وزیر فرهنگ دولت خودمختار آذربایجان را جانشین خود کند. پیشه وری خشمگین شد و از قبول این خواسته امتناع کرد اما سران حزب در باکو به او فهماندند که این، خواسته شخص استالین است و پیشه وری باید هر چه سریعتر استعفاء داده و تبریز را ترک کند.

جعفر پیشه وری بعد از استعفاء به همراه چند دموکرات دیگر مخفیانه راهی مرز شوروی شد و بعد از سالها مجددا در باکو ساکن گردید.

جعفر پیشه وری سرانجام در ۲۰ تیر ۱۳۲۶ بر اثر یک حادثه رانندگی در بیمارستان باکو درگذشت. برخی مدعی اند سران حزب کمونیسم در باکو سر او را زیر آب کرده اند. علت این است که پیشه‌ وری چند روز قبل از تصادف مشاجره ای تند با میرجعفر باقرف داشته و همین امر باعث شده اعضای حزب او را از سر راه بردارند.

این مطالب را نیز ببینید!

انقلاب اسلامی ایران چگونه به پیروزی رسید؟

از سال ۴۲ تا ۵۷، اجتماعات بسیاری توسط رژیم پهلوی به خاک و خون کشیده …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.