فیلم مستند «پروانه» به کارگردانی بهمن کیارستمی آماده نمایش میشود. به گزارش ایسنا، کیارستمی پس از مستند «اکسدوس» سراغ ساخت یک مستند پرتره از پروانه اعتمادی به عنوان یکی از هنرمندان برجسته و تاثیرگذار ایران رفته است. او این مستند ۶۰ دقیقهای را با پژوهش علی بختیاری پس از چهار سال پیگیری برای کسب رضایت پروانه اعتمادی توانسته بسازد و تلاش کرده گوشهای از تفکر و نگاه این نقاش را به هنر، زندگی و تاریخ معاصر ایران نشان دهد. پروانه اعتمادی متولد سال 1326 در تهران است که در دبیرستان شاگرد جلال آل احمد بود و به همین واسطه با توجه به استعدادی که در نقاشی داشت به بهمن محصص معرفی میشود تا نزد او نقاشی را یاد بگیرد. در میان آثار اعتمادی، نقاشیهای سیمانی و بعد کارهای متنوع دیگری با مداد رنگی شُهره هستند که البته او در سالهای بعد سراغ کلاژ رفت و آثار ویژهای را خلق کرد. بهمن کیارستمی که سال قبل برای مستند «اکسدوس» چند جایزه داخلی و خارجی کسب کرد، مستند «پروانه» را برای نمایش در جشنوارهی سینما حقیقت ارائه کرد، اما طبق تایید خودش؛« این فیلم در هیچیک از بخشهای جشنواره پذیرفته نشده است.» انتهای پیام
مشاهده بیشتر »فیلم”چیچکا – قصه شب” ۱۶ آذرماه در بندرعباس اکران می شود
ایسنا/هرمزگان فیلم"چیچکا – قصه شب"به کارگردانی و تهیهکنندگی "رها فریدی" به مناسبت ۱۶ آذرماه زادروز زندهیاد "ابراهیم منصفی" در سینما ستاره شهر بندرعباس اکران خواهد شد. مدیر سینما ستاره شهر بندرعباس در گفتوگو با ایسنا،اظهار کرد: ۱۶ آذرماه زادروز زندهیاد ابراهیم منصفی بوده و به همین سبب سعی کردیم این روز را زنده نگهداریم. احمد اسفندنیا ادامه داد: تصمیم گرفتیم فیلم چیچکا – قصه شب به کارگردانی و تهیهکنندگی رها فریدی را همزمان با تهران در نخستین اکران عمومی خود در گروه سینما هنر و تجربه را برای روز شنبه شانزده آذر ساعت ۲۰:۳۰ اکران کنیم و علاقه مندان از طریق سایت www.sbelit.ir بلیط این نمایش را تهیه کنند. مدیر سینما ستاره شهر بندرعباس بیان اینکه اضافه کرد: خرسندم که ۱۶ آذر همه دوستان و طرفداران ابراهیم منصفی در سینما ستاره شهر دورهم جمع میشوند و یاد ابراهیم منصفی را زنده میکنند. اسفند نیا در خصوص اکران مجدد این فیلم نیز عنوان کرد: در تلاشیم تا در صورت استقبال اکران این فیلم به این سانس خاتمه نشود و بتوانیم سانس های بیشتری را در طول هفته به آن اختصاص دهیم و سعی میکنیم باز هم در آینده اکران این فیلم را در برنامههای سینما ستاره شهر لحاظ کنیم. به گزارش ایسنا، ابراهیم منصفی زاده ۱۶ آذر سال ۱۳۲۴ از آغازگران شعر نو در هرمزگان بود که با بهرهگیری از فرهنگ اقلیمی و گرایش به شعر زمانه، نقش مهمی در فرهنگ و هنر مردمی و شعر و موسیقی جنوب ایفا کرد و اول تیر ۱۳۷۶ جان به جانآفرین تسلیم کرد. انتهای پیام
مشاهده بیشتر »محمد علی سجادی تدوینگر «شاه ماهی» است
محمد علی سجادی از کارگردانهای سینما تدوین فیلم سینمایی"شاه ماهی" را انجام میدهد. به گزارش ایسنا،طبق گزارش رسیده، مراحل آماده سازی "شاه ماهی" با هدف حضور در جشنواره فیلم فجر ادامه دارد و تدوین آن را محمدعلی سجادی که از کارگردانهای سینماست، پیش میبرد. در "شاه ماهی" رومینا پهلوان ، میثم مرادی ، الهه موسوی ، مانی عمران پور، محمد صادق یزدانی ، باحضور همایون ارشادی و فریبا کوثری نقش آفرینی میکنند. در خلاصه قصه این فیلم آمده؛"شاه ماهی" داستان تلاش برای رسیدن به آرزوهاست. عوامل "شاه ماهی" عبارتند از:کارگردان نادر مقدس ، تهیه کننده و نویسنده فیلمنامه افسانه منادی ، مدیر فیلمبرداری حسن اسدی،صدابردار فرشید احمدی ، مجری طرح ناصر مقدس ، مدیر تولید مهدی حیدری ، دستیار اول و برنامه ریز بیژن حجازی ، دستیار دوم حسین گودرزی ، منشی صحنه مژگان مظاهری،عکاس مژده مرادی،طراح گریم محمد رضا قومی ، سرپرست گریم: مهدی شعبانی ، طراح لباس سمیه سنقری ، مدیر تدارکات علی بهرام ، تصویر برداری پشت صحنه ریرا حیدری. انتهای پیام
مشاهده بیشتر »فراخوان مقاله کنگره بینالمللی بزرگداشت شهدای مدافع حرم
دبیرخانه بزرگداشت «شهدای مدافع حرم» به منظور ترویج گفتمان شهادت و تجلیل یاد و جایگاه والای شهدای مدافع حرم، کنگره بینالمللی برگزار میکند. به گزارش ایسنا، در راستای ترویج گفتمان شهادت و تجلیل و گرامیداشت یاد و جایگاه شهدای مدافع حرم، کنگره بینالمللی بزرگداشت «شهدای مدافع حرم» در بهار سال ۹۹ برگزار میشود. این دبیرخانه همچنین از پژوهشگران و اندیشمندان و علاقمندان میخواهد مقالات خود را در سه محور "شهدای مدافع حرم؛ مبانی فکر و سبک زندگی"، "شهدای مدافع حرم؛ انقلاب اسلامی، نظام سلطه" و "شهدای مدافع حرم؛ جبهه مقاومت اسلامی، تحولات منطقه و جهان اسلام" ارائه دهند. بر اساس اعلام دبیرخانه این کنگره، مهلت ارسال آثار تا ۱۰ بهمن ماه ۱۳۹۸ است. متقاضیان و پژوهشگران می توانند مقالات خود را به آدرس sh.modafee@gmail.com ارسال کنند. انتهای پیام
مشاهده بیشتر »معرفی نامزدهای اولیه جایزه «مهرگان ادب»
فهرست بلند رمانها و مجموعه داستانهای برگزیده جایزه «مهرگان ادب» (دوره نوزدهم و بیستم) شامل آثار راهیافته به مرحله بعد منتشر شد. به گزارش ایسنا، در بیانیه دبیرخانه جایزه مهرگان آمده است: دبیرخانه جایزه مهرگان ضمن پوزش از تأخیر بهوجودآمده، فهرست آثار راهیافته به مرحله بعد را اعلام میکند. این فهرست شامل ۲۱ عنوان در هر یک از بخشهای رمان و مجموعه داستان است که از میان تعداد ۱۹۵۸ اثر و پس از چند مرحله داوری انتخاب شده است. فهرست بلند ۲۱ رمان برگزیده جایزه مهرگان ادب - دوره نوزدهم و بیستم (به نظم الفبایی) ١. «آتش زندان» - ابراهیم دمشناس - نیلوفر ٢. «آخرین روزهای زندگی هلاله»* - عطاء نهایی (رضا کریممجاور) - افراز ٣. «آقا رضا وصلهکار» - مهیار رشیدیان - نیلوفر ٤. «بازگشت» - گلی ترقی - نیلوفر ٥. «بند محکومین» - کیهان خانجانی - چشمه ٦. «پدرکشی» - ملاحت نیکی - نیماژ ٧. «راهنمای مردن با گیاهان دارویی» - عطیه عطارزاده - چشمه ٨. «سرزمین عجایب» - جعفر مدرس صادقی - مرکز ٩. «شکوفه عناب» - رضا جولایی - چشمه ١٠. «شمسیه لندنیه» - سیدعلی میرفتاح - پیدایش ١١. «ط» - زاهد بارخدا - افراز ١٢. «غروبدار» - سمیه مکیان - چشمه ١٣. «کتاب خم» - علیرضا سیفالدینی - نیماژ ١٤. «کفتار» - مرتضی فخری - افراز ١٥. «کوچ شامار» - فرهاد حیدری گوران؛- آگاه - بان ١٦. «گفتن در عین نگفتن» - جواد مجابی - ققنوس ١٧. «ما را با برف نوشتهاند» - نسیم توسلی - آگه ١٨. «ماخونیک» - محسن فاتحی - آماره ١٩. «موزه اشیاء آشغالی» - تکتم توسلی - افراز ٢٠. «هشت پیانیست» - مهدی بهرامی - نیماژ ٢١. «یک دایره چرکین - شهلا سلیمانی - سده * رمان «آخرین روزهای زندگی هلاله» نوشته عطاء نهایی نویسنده کرد متولد بانه با ترجمه رضا کریممجاور منتشر شده و بنا به پیشنهاد هیأت داوران استثنائاً به عنوان یک رمان فارسی در کنار سایر آثار داوری شده است. فهرست بلند ۲۱ مجموعه داستان برگزیده جایزه مهرگان ادب - دوره نوزدهم و بیستم (به نظم الفبایی) ١. «آه ای مامان» - احمد حسنزاده - نون ٢. «آهوانی» - مهدی محبی کرمانی - نون ٣. «اسپارانی» - امیرعلی ریاحی - مروارید ٤. «او» - محمد کلباسی - چشمه ٥. «با شب یکشنبه» - محمدرضا صفدری - نیماژ ٦. «بوطیقای شیطان» - علیرضا لبش - هیلا ٧. «توتفرنگیهای اهلی» - مهدی قلینژاد ملکشاه - نگاه ٨. «تونل» - فرهاد کشوری - نیماژ ٩. «جغد برفی» - فاطمه مهرخان سالار - مرکز ١٠. «جیرجیرکهای باغ قوامالسلطنه» - لیلا فلاح - افراز ١١. «خاطرات یک دروغگو» - نسیم وهابی - مرکز ١٢. «خدا مادر زیبایت را بیامرزد» - حافظ خیاوی - ثالث ١٣. «دوازده نت برای سکوت» - کیوان صادقی - نیماژ ١٤. «رژ قرمز» - سیامک گلشیری - چشمه ١٥. «رنگها» - محبوبه میرقدیری - ثالث ١٦. «روزگار شاد و ناشاد محلهی نفتآباد» - قباد آذرآیین - افراز ١٧. «روزی میروی» - عادل قلیپور - آرادمان ١٨. «زخم شیر»- صمد طاهری - نیماژ ١٩. «زن غمگین» - محسن عباسی - نی ٢٠. «شرطبندی روی اسب مسابقه» - امیرحسین خورشیدفر - ثالث ٢١. «قنادی ادوارد» - آرش صادقبیگی - مرکز انتهای پیام
مشاهده بیشتر »انتشار یک نامهی سرگشاده از سوی مدیران جشنواره فیلم «وارش»
مدیران جشنواره فیلم وارش در نامهای سرگشاده به استاندار مازندران، نسبت به عمل نکردنِ مسئولان به وعدههایشان درباره این رویداد سینمایی اعتراض کردند. به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی نهمین جشنواره بینالمللی فیلم وارش، مدیران این رویداد فرهنگی و هنری، با ارسال نامهای به احمد حسینزادگان استاندار مازندران که متن آن در اختیار رسانهها نیز قرار گرفته است، نسبت به عدم تحقق وعدهها اعتراض کرده و خواستار پاسخگویی و پایبندی به وعدههای مسئولان در خصوص حمایتها از جشنواره وارش شدند. متن نامه بدین شرح است: « با احترام فراوان و تأسف بسیار، پرونده مالی نهمین جشنواره بین المللی فیلم وارش، پس از حدود نُه ماه هنوز بسته نشده است. به رغم وعدههای مستمر نهادهای دولتی و قول و دستور حضرتعالی و پیگیری فراوان، هنوز بخش قابل توجهی از تعهدات جشنواره بدون پرداخت مانده است. جای بسی تأسف است که نخستین جشنواره موضوعی فیلم کوتاه ایران و قدیمیترین و مهمترین رویداد فرهنگی استان مازندران هنوز بدهکار هنرمندان، مدیران، مشاوران و زحمتکشان خدوم و نجیبش باشد. جشنوارهای که در نتیجه کوتاهی مدیران وقت منجر به توقفی پنج ساله شد، در دوره نهم با پیافکندن دوباره پایههای فروریختهاش، در کوتاهترین زمان ممکن(شش ماه) نه تنها به جایگاه اصلیاش بازگشت، بلکه کوشید استانداردهای یک جشنواره بینالمللی را نیز تحقق بخشد و نقطه عطف خبری رسانههای داخلی و خارجی گردد. دانسته پیداست که این جشنواره میتوانست مانند دورههای پیشین به صورت محدود برگزار گردد و ابعاد بینالمللی نیابد و از گستردگی استانی صرف نظر نماید که طبیعتاً دستاوردی چنین نیز نمیداشت. اما جشنواره نهم وارش با بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی ـ هنری بومی و به دلیل تأکید حضرتعالی، گسترهای استانی را پذیرفت و برگزاری اکران فیلم ها و کارگاههای آموزشی در شهرهای ساری، بابل و رامسر باعث رونق فضای فضای فرهنگی استان شد. در حقیقت برگزاری کیفی این دوره توانست برند خدشهدار شده وارش را احیا کند و جایگاهش را میان جشنوارههای بینالمللی کشور بازیابد و اعتباری دوچندان به آن ببخشد. جشنواره فیلم وارش به لحاظ کمی و کیفی، اکنون با جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان اصفهان در مقام قیاس قرار گرفته است اما دریغ از کمترین شباهت در نوع نگاه و حمایت استانی و شهری میان این و آن. عدم مساعدت مدیران شهری و نمایندگان مجلس و عدم تحقق مساعدتهای استانی برای برگزاری مهمترین رویداد فرهنگی ـ هنری استان که رقم مشارکت را بعضاً تا چهار درصد تقلیل داده است حکایت غریبی است که نه تنها مایه شرمساری ما نزد دوستان و همکاران شده است بلکه خسارت جبران ناپذیری برای نیروی انسانی جوان و نوجوانی است که مهربانانه به یاریمان آمدند، دست دوستیمان را فشردند، در مسیر تحقق رؤیایشان گام نهادند و میپندارند متولیان امر، فرهنگخانه آرزوهایشان را به تندباد سیاستورزی خراب نمیکنند. این نیروی انسانی کارآمد، که در میانشان نخبگان فرهنگی و هنری کم نیست، از ظرفیتهای استان هستند و با عشق و خلاقیت و هنرمندی این مسیر دشوار را پیمودند و به هیچوجه بیمهری و بیتوجهی و اِعراض مسئولیت را از مسئولان و متولیان امر توقع ندارند. گزافه نیست اگر جشنواره نهم را تخصصیترین دوره ادوار جشنواره وارش و جشنوارههای مشابه در کشور بنامیم؛ شورای سیاستگذاری متخصص، به کارگیری نیروهای تخصصی حوزه سینما، خبر رسانی ملی و بینالمللی با استفاده از خبرنگاران تخصصی هنری، ایجاد زیرساختهای فناوری اطلاعات با توان نیروهای متخصص بومی، راهاندازی پرتال الکترونیکی برای استفاده از مشاوران انتخاب جشنواره، طراحی پنلها و نشستهای تخصصی برای آموزش علاقمندان، معرفی ظرفیتهای هنری ویژه مازندران در قالب برنامههای آیینی و برگزاری نمایشگاههای هنرمندان ممتاز استان، ایجاد ظرفیتهای جدید گردشگری با دعوت از مهمانان و هنرمندان خارجی و داخلی در روزهای جشنواره و بسیاری دیگر. جناب آقای استاندار! این همه نتیجه تأکیدات حضرتعالی و اصرار فراوان شما برای برگزاری بهترین رویداد فرهنگی ـ هنری مازندران بود. همگان دیدند که هنر به وظیفه ذاتی خود عمل کرد و پنج شبانه روز حال خوب و امیدبخش و بسی بیشتر از این زمان، شور و نشاط و همگرایی را برای مردم هنردوست مازندران و مدعوین و مهمانان دیگر نقاط ایران و جهان فراهم آورد. همگان شنیدند که رکورد بیشترین ثبتنام فیلم (3300 فیلم) در بین جشنوارههای مشابه، سهم جشنواره نهم وارش بود که شامل ایران و کشورهای حوزه تمدنی میراث مشترک و حوزه دریای کاسپین میشد. همگان دیدند و شنیدند که به مدد قرار گرفتن بخش جنگلهای هیرکانی در میان بخشهای این دوره و ارائه فیلمهای این بخش بود که ثبت جنگلهای هیرکانی در کمیسیون ملی یونسکو پس از سالها محقق گردید. اما پس از گذشت حدود نُه ماه، هنوز هیچکس ندیده و نشنیده است که نهادهای دولتی استانی و شهری و بخشهای خصوصی معرفی شده توسط مسئولین ذیربط، توانسته باشند مطابق وعدههایشان عمل کنند. رنج این انتظار وقتی تلختر است که شاهدیم به دلیل این بیتوجهی، برگزاری دوره دهم جشنواره بینالمللی فیلم وارش و محل برگزاری آن در هالهای از ابهام قرار دارد. غم انگیز است که با وجود این شرایط، اِعراض برخی مدیران شهری و استانی از دستورات شما و مکاتبات دبیر جشنواره، بدل به نوعی مواجهه قدرت و سهم خواهی سیاسی شده است و بعید نیست که تبعات این تنگنظریها مخاطراتی بیش از آنچه پیشتر آمد، داشته باشد. جشنواره وارش در حالی با بیمهری داخلی (استانی و شهری) روبرو است که با استقبال و تشویق خارجی مواجه است و این مسئله به رغم ظاهر شادیآفرینش، برای ما شادیبخش نیست. جناب آقای استاندار ! از شما به عنوان مدیر عالی استان و چهرهای فرهنگی انتظار میرود در کوتاهترین زمان تمهیدات لازم را برای پرداخت معوقات، در شکلی عملی و اجرایی فراهم کنید. نگذاریم طراوت وارش، در سایه سیاستزدگی و بیمهری، مکدر شود. به امید سربلندی فرهنگ و هنر تبرستان. » نامه ارسالی به احمد حسینزادگان استاندار مازندران، به امضای مهدی قربانپور دبیر نهمین جشنواره بین المللی وارش، الهه نوبخت مدیر بین الملل، عباس ابوالحسنی مدیرآیین ها، سید رضا صائمی مدیر کارگاهها و نشست های تخصصی، حامد بارئی طبری مدیر هنری، مرتضی رنجبران مدیر روابط عمومی، مرتضی کاظمی نیا مدیر دبیرخانه، رضا الماسی مدیر فنی و نمایش، جواد صاحبیان مدیر تبلیغات، محسن جان بابایی مدیر کاخ جشنواره، حسن طنابی مدیر فناوری اطلاعات و میکاییل حقانی مدیر داوطلبان، رسیده است. انتهای پیام
مشاهده بیشتر »دبیر جشن منتقدان سینمایی معرفی شد
جعفر گودرزی به عنوان دبیر سیزدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی معرفی شد. به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی انجمن صنفی منتقدان، جعفر گودرزی عضو هیات مدیره انجمن صنفی منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران به عنوان دبیر سیزدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی انتخاب شد. با تصمیم هیات مدیره انجمن صنفی منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی، جعفر گودرزی برای سومین سال پیاپی به عنوان دبیر این جشن انتخاب و معرفی شد. این اولین جشن منتقدان است که پس از تأسیس انجمن صنفی منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی برگزار میشود و طی آن، آکادمی داوری انجمن، برگزیدگان خود در سی و هفتمین جشنواره ملی فیلم فجر و جشنواره جهانی فجر را معرفی میکند. جعفر گودرزی از مدیران سینما و جشنواره های سینمایی و از پیشکسوتان حوزه رسانه و نقد است که سابقه دبیری و نایب رییسی انجمن را در دوره های مختلف در کارنامه خود دارد. وی سالها مدیریت تولید و مجری طرح بسیاری از پروژههای سینمایی را به عهده داشته است و در کارنامه مسئولیتهای اجراییاش، مدیریت روابط عمومی و اجرایی بنیاد سینمایی فارابی از سال ٨٩ تا ٩٢ دیده میشود. گودرزی مدیر روابط عمومی بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر و مدیر روابط عمومی و اجرایی جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان از دوره بیست و چهارم تا بیست و هفتم هم بوده است. انتهای پیام
مشاهده بیشتر »بالأخره ورق برای هگمتانه برگشت؟!
حدود ۲۰ ماه از آسفالت کردنِ بخشی از محوطه تاریخی هگمتانه میگذرد؛ اقدامی که با طرحِ تبدیل شش رینگِ تاریخی همدان به مرکزیت میدان امام(ره) به پیادهراه آغاز شد و یکی از نتایجش ایجاد راه ورودی با آسفالت از وسط محوطه هگمتانه برای وسایل نقلیه آهنگرهایی بود که بازارشان در پشت هگمتانه قرار دارد. به گزارش ایسنا، این پروژه هرچند از همان ابتدا دادِ فعالان میراث فرهنگی و هنرمندان را درآورد، اما بیتوجهی مسوولانِ شهری و میراثی به انجام آن کمک کرد. از جمله محمودرضا عراقی - معاون عمرانی استاندار همدان - در آن زمان بیشترین توجهش به «همدان ۲۰۱۸» بود و تمایل داشت تا توجهها به سمت پیادهراه تاریخی همدان باشد نه آسفالت کردن بخشی از عرصه تپه هگمتانه؛ به همین دلیل هم در جلسه ستاد هماهنگی خدمات سفر (برای نوروز ۹۷) از همه استانداران و مسافران دعوت کرد تا این مسیر را که آن را پروژهای ارزشمند میدانست از نزدیک ببینند. او اما در آن زمان خطاب به خبرنگارانی که آینده هگمتانه را به چشم میدیدند و نگرانِ سرنوشتِ پروندهای بودند که از چند سال قبل در فهرست موقت یونسکو برای تایید و بررسی در اجلاس سالانه یونسکو جا خوش کرده، در پاسخ به این پرسش که «خیابان آسفالتشده چطور قرار است جمع شود و آن منطقه چگونه به حالت اولیه خود برمیگردد»، گفت: «حالا یک آسفالت شده، مگر چه شده، زمین به آسمان رفته است؟! آنجا قبلا پارکینگ بود.» و سرانجام کارگران شهرداری همدان با حکم شورای تامین استان، از صبح روز سهشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۶ دست به کار شدند و از ابتدای جنوب غربی محوطه تاریخی هگمتانه، یعنی نقطهای که ورودیِ گردشگرانِ این محوطه ارزشمند است، بخشی از هگمتانه را آسفالت کردند تا راه را برای ماشینِ آهنفروشهای شهر همدان باز کنند! بعد از آن اما همچنان صحبتهایی هرچند اندک برای جهانی کردن هگمتانه از سوی مسوولان شهری مطرح میشد. امیر خجسته - نماینده مردم همدان و فامنین در مجلس - بیستم آبانماه سال گذشته از مذاکره و مکاتبه با سازمان گردشگری کشور در زمینه ثبت جهانی هگمتانه خبر داد و گفت: متاسفانه با وجود پیگیریها و مکاتبات متعدد هنوز هیچ تغییری و جدیتی برای ثبت جهانی آثار استان همدان وجود ندارد. چند ماه بعد یعنی نهم اسفند سال گذشته، عراقی - معاون استانداری همدان - صحبتهای متفاوتی را نسبت به حرفهای سال قبلش مطرح کرد؛ «ثبت جهانی تپه باستانی هگمتانه باید در اولویت میراث فرهنگی قرار گیرد، زیرا انجام این طرح، گردشگری همدان را ۲۰ سال جلو می برد». او با مطرح کردن این جملات نشان داد که گویا حرفهای یک سال قبل خود را فراموش کرده است. شاید هم در زمان بیان صحبتهای اعتراضیاش در واکنش به نارضایتیها از آسفالت کردن هگمتانه به معیارهای ثبت جهانی محوطههای مهم و ارزشمند کشور توجه نداشت. حالا بعد از گذشت این مدت زمان به نظر میرسد بالاخره ورق برای هگمتانه برگشته که با ایجاد ستاد ساماندهی و آمادهسازی هگمتانه برای ثبت جهانی جلساتی با این هدف در استانداری همدان تشکیل میدهند تا راهی را که یک سال و نیم قبل بدون توجه به درخواستها و هشدارهای فعالان میراث فرهنگی در ورودی هگمتانه کشیدند و هگمتانه را قربانی طرحِ پیادهراهشان کردند، حذف کنند؛ راهی که هرچند آن را «موقتی» میدانستند و با هزینه کردن و آسیب زدن به بخشهایی از محوطه که هنوز باستانشناسان آنها را بررسی نکرده بودند، مسیری ماشینرو برای ماشینها و بارهای سنگین آهنگرها ایجاد کردند با این ایده که «به محض رسیدن اعتبار برای اجرای طرح تفصیلی و ایجاد مسیر اصلی خیابان جمع میشود.» هرچند جلسات کنونی با هدف بررسی راهکارها برای ثبت جهانی هگمتانه برگزار میشود، اما هنوز دقیقا هیچکدام از مسوولان شهری یا میراثی حرفی از حذفِ بخشِ آسفالتشده هگمتانه به زبان نیاوردهاند. انتهای پیام
مشاهده بیشتر »انعقاد قرارداد جدید بیمه تکمیلی درمان ایثارگران
معاون بهداشت و درمان بنیاد شهید و امور ایثارگران از انعقاد قرارداد بیمه تکمیلی درمان ایثارگران از ابتدای آذرماه سال جاری خبر داد. به گزارش ایسنا، دکتر عبدالرضا عباسپور با اشاره به قانون برگزاری مناقصات در دستگاههای اجرایی گفت: بر اساس قانون باید آگهی مناقصه عمومی حداقل دو نوبت در روزنامههای کثیرالانتشار کشور منتشر شود و این کار برای مناقصه انتخاب شرکت بیمهگر بیمه تکمیلی درمان ایثارگران در تاریخ ۲۱ مهر ۱۳۹۸ در روزنامه اطلاعات و ۲۲ مهرماه در روزنامه ایران انجام شده است. همچنین علاوه بر درج آگهی از همه شرکتهای بیمهگر تکمیلی کشور از جمله بیمههای «آسیا»، «البرز»، «دانا»، «ایران»، «کوثر»، «آتیسازان حافظ» و «دی» دعوت رسمی به عمل آمد تا در مناقصه بیمه تکمیلی بنیاد شرکت کنند. لازم به ذکر است بیمههای آسیا، البرز و ایران علیرغم درج آگهی و دعوت رسمی در مناقصه شرکت نکردند. وی افزود: مناقصه انتخاب شرکت بیمهگر بیمه تکمیلی درمان ایثارگران یکی از بزرگترین مناقصههای بیمهای در کشور است و حضور تمام شرکتهای بیمهگر در این مناقصه آزاد و بدون مانع است. ما انتظار داریم تا بهترین خدمات به ایثارگران ارائه شده و منافع این عزیزان از همه جهات تأمین شود. معاون بهداشت و درمان بنیاد شهید و امور ایثارگران با تأکید بر انجام نظارت دقیق توسط نهادهای نظارتی کشور بر روند برگزاری مناقصه گفت: تمام شرکتهای بیمهگر امکان ارائه پیشنهادات خود را برای این مناقصه داشتند که بر این اساس شرکت بیمه دی با توجه به بررسی کمیته فنی و قیمت قابل قبول بهعنوان برنده این مناقصه انتخاب شد و این بیمهگر از ابتدای آذرماه سال جاری به مدت یک سال بیمه تکمیلی درمان ایثارگران را بر عهده خواهد داشت. عباسپور خاطرنشان کرد: بر اساس این قرارداد تعداد بیمهشدگان پایه حدود یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر است. بیمهشدگان شامل تمام جانبازان و آزادگان به همراه خانواده قانونی تحت تکفل آنان، والدین شهید، همسران و فرزندان شهداست که اسامی آنها توسط بنیاد شهید و امور ایثارگران به شرکت بیمهگر ارائه میشود. موضوع این بیمه نیز جبران هزینههای پزشکی و اعمال جراحی ناشی از بیماری و حوادث مشمول بیمه مازاد بر بیمه خدمات درمانی پایه است. قابل ذکر است بر اساس قوانین مرتبط، ایثارگران شاغل دستگاهها در صورت تمایل میتوانند از خدمات بیمه تکمیلی دستگاه مربوط بهرهمند شوند که در این صورت دستگاه مربوط باید اسامی این افراد را جهت حذف از سیستم بیمهای بنیاد اعلام کند. وی در ادامه با اشاره به برخی مشکلات در اجرای قرارداد بیمه تکمیلی ایثارگران در سال گذشته افزود: خوشبختانه در سال ۱۳۹۶ و ماههای ابتدای قرارداد سال ۱۳۹۷ شاهد خدمات مناسب بیمه دی و همچنین مراکز درمانی طرف قرارداد این شرکت به ایثارگران بودیم که رضایت این عزیزان را به دنبال داشت البته در ماههای اخیر متأسفانه به دلیل عدم تأمین اعتبار مناسب و عدم پرداخت حق بیمه از سوی دولت و سازمان برنامهوبودجه، مشکلاتی در پرداخت خسارت به ایثارگران عزیز و مراکز درمانی ایجاد شده است که امیدواریم با تلاش همهجانبه و حل این مشکل شاهد خدماترسانی مطلوب به جامعه ایثارگری باشیم. گفتنی است متن قرارداد، تعهدات و مراکز درمانی طرف قرارداد در سایت ایثار قابل مشاهده است. انتهای پیام
مشاهده بیشتر »راه درمانی برای این سینمای مریض پیدا کنیم
«صحبت از حمایت از آثار سینمایی تنها صحبت از درجه تب یک بیمار است و نه پیدا کردن راهی برای درمان. سینمای ما به یک جریان همسان ساز و تقلیل گرا تبدیل شده همه چیز را از فیلم تا فیلمساز شبیه هم کرده است. کارگردانی که دغدغهمند بوده طنز میسازد، زیرا در این ساز و کار یا باید شبیه شان بشوی یا تو را پس میزنند و دیگر نمیتوانی به راهت ادامه بدهی. این رفتارها ضد سینمایی است و نه حتی ضدفرهنگی!» این سخنان بخشی از صحبتهای حامد باورت نژاد تهیهکننده فیلم سینمایی «منطقه پرواز ممنوع» است. او همراه با امیر داسارگر کارگردان و متین پاکزاد و علیرضا اکبری بازیگران نوجوان این فیلم در نشستی که به بهانه اکران این اثر در ایسنا برگزار شد به بیان توضیحاتی از نحوه ساخت و تولید این اثر تا چالشهای اکران و روی پرده رفتن همزمان با دو فیلم سینمایی کودک و نوجوان دیگر پرداختند که در ادامه مشروح این مصاحبه را میخوانید. شما در این فیلم چند موضوع را در کنار هم قرار دادهاید؛ از یوزپلنگ ایرانی تا مدافعین حرم و سایت هستهای و اقتدار ملی؛ چه شد که این محتوا را برای ساختن فیلمی برای کودک و نوجوان انتخاب کردید؟ امیر داسارگر: جهان قصه ما و موضوعات مختلفی که در آن آورده شده منسجم و یکپارچه در کنارهم قرار گرفتند و این گونه نیست که ما درباره پنج موضوع مختلف و بی ارتباط با هم صحبت کنیم. این فیلم در بستری قرار گرفته که میتواند واقعیت داشته باشد و دور از ذهن نیست. این خانه در شهر نطنز قرار دارد و همانطور که می دانیم خیلی از دانشمندان ما در نطنز زندگی میکنند، به مسجد و بقالی و ... رفت و آمد دارند و در فاصله دو کیلومتری آنها هم یک سایت هستهای قرار گرفته است. به علاوه اینها، آنجا طبیعت زیبایی هم دارد و اطراف آن دشت و باغ وجود دارد که میتواند محل زیست انواع حیوانات باشد. ولی در جریان فیلم هیچ اشارهای به اینکه این داستان در چه منطقهای از ایران روایت میشود، نمیکنید. امیر داسارگر: بله. به عمد در فیلم اشارهای به مکان فیلمبرداری نداشتیم زیرا مهم نیست کجاست. ما میخواستیم یک نگاه ملی در فیلم وجود داشته باشد تا همه بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. نزدیک شدن به آداب، رسوم و گویشها در الگوی فیلمسازی من وجود ندارد. شاید بتوان گفت در ایران برای ساخت فیلمهای کودک و نوجوان یک الگوی کانون پرورش فکری داریم که نشان دادن آداب و رسوم و گویش و لهجه برایش مهم است و یک الگوی سینمای تجاری؛ من دنبال دومی بودم. چیزی که هر نوجوانی آن را دید، بتواند با آن ارتباط برقرار کند. پرداختن به این موضوعات کار را برای شما به عنوان فیلمساز سخت نکرد؟ امیر داسارگر: از آنجایی که این المانها هرکدام میتوانست به داشتن یک فیلم پرماجرای نوجوانانه کمک کند انتخاب شدند و اینگونه نیست که بگوییم باعث سردگی مخاطب میشود یا اینکه موضوعات بالاجبار در کنار هم آمدهاند. در نمونههای خارجی به طور مثال در داستانهای تن تن که یک فیلم ماجراجویانه است، ممکن است قصه هر جایی اتفاق بیفتد از کارخانه تا وسط دریا. نمی خواهم بگویم ما در سطح کمپانیهای بزرگ دنیا بودیم زیرا آنها امکانات و ازهمه مهمتر تجربه دارند و اگر کارگردانی اقدام به ساخت اثری میکند قبل از او کسان دیگری بودند و میتواند از زیرساختهایی که آنها ایجاد کردهاند از تجربه تا استودیوهای فیلمسازی بهره ببرد اما در ایران اولین بار ما دست به چنین اقدامی زدیم. بنابراین از نظر جذابیت، لوکیشنها به ما کمک زیادی کرد و به شخصه موضوع یوزپلنگ را وقتی عنوان کردم که لوکیشن را پیدا کرده بودم و مشخص شد در این جنگل ها میتواند یوزپلنگ هم وجود داشته باشد. برخی به ما می گفتند این همه موضوعات را در کنار هم قرار دادهاید؟ چه کار میکنید؟ این در حالی است که ما متر و معیاری داشتیم و سعی داشتیم همه چیز را از نگاه یک مخاطب نوجوان ببینیم و با توجه به الگوهایی که از سینمای دنیا آنالیز کردیم، فهمیدیم اگر قصه جذاب باشد می تواند مخاطب را همراه کند مخصوصاً نوجوانان. ما در زمان اکران هم دیدیم مخاطب توانست با آن ارتباط برقرار کند. امروزه به جهت تولید آثار متنوع و با کیفیت کودک و نوجوان در کمپانیهای بزرگ جهانی و تغییر سلیقه مخاطب کودک و نوجوان ساخت فیلم برای این گروه سنی و رقابت با این آثار کار دشواری به نظر میرسد. شما چه راهکاری برای مقابله با این مساله پیدا کردید؟ امیر داسارگر: ما در جریان نگارش فیلمنامه این اثر، از تعدادی نوجوان خواستیم تا آن را بخوانند و ببینیم آیا با آن ارتباط برقرار میکنند یا نه و البته از همه اینها مهمتر کسی را در کنارمان داشتیم که سالهاست با نوجوانان کار میکند و شناخت بسیاری از آنها دارد. نقد فیلمنامه کاری تخصصی است و هرکسی از پس آن بر نمیآید اما کسانی مانند آقای زین العابدین تقیپور که سالهاست برای نوجوانان و در حوزههای تربیتی کار میکند، توانست کمک خوبی برای ما باشد. با این وجود بازیگران نوجوان ما دو ماه قبل از فیلمبرداری هر روز تمرین داشتند و حتی یک ماه بدون فیلمنامه تمرین میکردند و از ماه دوم که فیلمنامه دریافت کردند و آن را خواندند جزو آخرین ارزیابیهای ما بود که وقتی این سه توانستند با آن ارتباط برقرار کنند دیگران نیز میتوانند. شما چگونه برای بازی در این فیلم انتخاب شدید و آیا پیش از این تجربه بازی در فیلمی را داشتید؟ متین پاکزاد (بازیگر نوجوان): ما در تابستان بعد از فراخوانی که اعلام شده بود به بازیگر نوجوانی نیاز دارند، تست دادیم و به ما گفتند اگر قبول شوید با شما تماس می گیریم زمان زیادی بُرد تا به من زنگ زدند و گفتند قبول شدهام و قبل از آن هم در هیچ فیلمی بازی نکرده بودم، البته در تئاترهای مدرسه چندین باری حضور داشتم! بار اول که فیلمنامه را خواندیم متوجه داستان نشدیم اما بعد از مدتی فهمیدیم ماجرا از چه قرار است. در ابتدا هم نمیدانستیم قرار است هر کسی چه نقشی را بازی کند ولی خودمان در زمان تمرینها فهمیدیم، قرار است کدام شخصیت را بازی کنیم اما وقتی به آقای تقی پور میگفتیم تایید نمی کرد. با این وجود ما میدانستیم زیرا اسم شخصیتها و ویژگیهاشان شبیه خودمان بود و مثلا روح الله بچه درس خوان و نصیر بچه بانمکی بود! علیرضا اکبری (بازیگر نوجوان): من پیش از این در کلاس نویسندگی شرکت میکردم ولی تجربه بازی در فیلم سینمایی را نداشتم. از من تست گرفتند و بعد از چند هفته گفتند قبول شدهای. این فیلم با بقیه فیلمنامههایی که دیده بودم فرق داشت و متفاوت بود. در بین فیلمهایی که در ایران برای گروه سنی نوجوان ساخته شده است چه اثری را بیشتر میپسندید؟ علیرضا اکبری: من در ایران هنوز فیلمی ندیدهام که برای گروه سنی خودم مناسب باشد این فیلمی است که اگر بزرگسالان هم ببینند آن را دوست خواهند داشت. فیلم خودمان میتواند با آثار خارجی رقابت کند و همه آن را دوست خواهند داشت. هیجان زیادی دارد و به همین دلیل هم سن و سالهای من میتوانند با آن همراه شوند. متین پاکزاد: اگر نقشی به من پیشنهاد شود ممکن است آن را بپذیرم البته پیشنهاداتی میشد اما چون انتخاب رشته داشتم آن را نپذیرفتم. پیش از این هم فیلم های نوجوانی ندیده بودم که آن را دوست داشته باشم و به درد من بخورد. گاهی ما را بسیار کودک فرض میکردند و به این نتیجه رسیده بودم که متناسب با گروه سنی خودم فیلم خوبی وجود ندارد. شرایط اکران فیلمتان را در حال حاضر چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا حمایتهای لازم از آن صورت گرفته است؟ امیر داسارگر: در ابتدا باید حمایت را معنی کنیم. ما در فضای مسمومی صحبت می کنیم که رسانههای سینمایی ایجاد کردهاند و وقتی از این کلمه ها استفاده میشود بار معنایی مثبتی ندارد. به نظر من فیلمی موفق خواهد شد که مردم آن را به هم توصیه کنند. در ژانرهایی مثل کمدی این کار راحت است اما مثل فیلم ما که هیچ کس منتظر آن نیست کار سختی است. برای ژانر کودک و نوجوان چیز ثابتی وجود ندارد که مثلا بدانیم هر دو ماه یکبار فیلم کودکی اکران میشود برای همین کار من برای معرفی بسیار سخت است. رقابت کردن با دیگر آثار مانند کمدیها نیز شرایط بسیار سختی شده است. خوشحالم که بیشتر حمایتهای ما مردمی است و خودشان این اثر را به دیگران معرفی میکنند. نکته دیگری که در این میان وجود دارد این است که سه فیلم کودک و نوجوان همزمان با هم اکران شدند و نا آرامیهای کشور در هفته قبل هم تاثیر زیادی بر سینما داشت و باوجود آنکه وضعمان از بقیه بهتر است اما شرایط سختی را پشت سر گذاشتیم و برای اکرانمان با همه چیز جنگیدیم. حامد بامروت نژاد: در چند روز گذشته پیش یکی از مدیران سینمایی رفتیم آنها با نیت خوب اما با راهبرد و شرایط اشتباهی پیش میروند. آنها این شرایط را داشتند که با دادن سوبسید به سینما کارهایشان را پیش ببرند که من سعی میکردم آنها را متوجه کنم که این روش اشتباه است و اگر این اتفاق بیفتد مگر در چند سانس می توان این کار را انجام داد! اینکه بگوییم از فیلمی حمایت میشود یا نه، تنها صحبت از درجه تب یک بیمار است و نه پیدا کردن راهی برای درمان سینمای ایران. متاسفانه سینما به حداقلهایی قناعت کرده و نمیخواهد مخاطبش بیشتر شود و صد درصد مردم بتوانند به سینما بیایند و این کالای فرهنگی در سبد فرهنگی شان قرار بگیرد، قناعت حتی با دید مالی هم اشتباه است. این اتفاق که به سینمای کودک و نوجوان یا دیگر ژانرهای سینمایی توجه نمیشود و در حاشیه قرار دارند اتفاق درستی نیست. در بین ۱۰۰ فیلم در کشور چند فیلم به حوزه کودک و نوجوان اختصاص دارد؟ و حتی چرا باید چنین فیلمهایی از جشنواره های ملی مانند فجر کنار گذاشته شود؟ فجر ادعا دارد که حواشی ندارد و بر اساس کیفیت است اما آن زمان به ما گفتند "جای شما اینجا نیست و باید به جشنواره کودک و نوجوان بروید! اگر در جشنواره فجر بیاید حقتان ضایع می شود و دیده نمی شوید." ساز و کار سینمای کنونی ایران فقط برای آن است که فیلم های کمدی در آن فروش داشته باشند و حالا اگر چند فیلم کودک و نوجوان با هم اکران می شود اصلا اهمیت ندارد. فقط برایشان مهم است که سرگروه ها با فیلم های کمدی پُر شود دیگر آثار مهم نیست. برخی سرگروهها فقط برای آنکه قانون را زیر پا نگذارند و سالی یک فیلم کودک اکران کنند میپذیرند که اثری روی پرده ببرند آن هم نه در زمان خوب بلکه به طور مثال در اسفندماه! گویی مدیران فرهنگی ما غیر از برگزار کردن یک جشنواره هیچ دغدغه دیگری برای گروه سنی کودک و نوجوان ندارند. این توجه نداشتنها در سطح رسانهای ما نیز وجود دارد. یکی از خبرگزاری ها ویدیویی از فروش فیلمهای روی پرده ساخته بود اسم آنهایی که یک هفته است روی پرده رفته تا آنهایی که هفت هشت سالن دارند را مطرح کرده بود، اما این سه فیلم کودک و نوجوان را اصلا حساب نکرده بود، این در حالی است که فروش هفتگی مان از خیلی دیگر از فیلم ها بیشتر بوده. این نگاه است که سینمای ما را به یک جریان همسان ساز و تقلیل گرا تبدیل کرده است و همه چیز را از فیلم تا فیلمساز شبیه هم کرده است. کارگردانی که دغدغه فقر، اختلاف طبقاتی و تبعیض داشت را به جایی رسانده که همسان دیگر فیلمسازان میشود و طنز میسازد زیرا در این ساز و کار یا باید شبیه شان بشوی یا تو را پس می زنند و دیگر نمیتوانی به راهت ادامه بدهی. سینما یک جورچین است، این اشتباه است اگر یک فیلمی را برداریم و فیلم دیگری جای آن بگذاریم. اگر در سینمای فعلی ایران بخواهی غیر از این باشی انقدر تحت فشار قرار خواهی گرفت که تمام استخوانهایت خورد خواهد شد و اینکه بگویند تیزر بیشتری به تو می دهیم یا در سالن بیشتری داری، حمایت نیست. وقتی بسنده کردیم به تنها چهار میلیون مخاطب که به سینما میآید شرایط بهتر از این نخواهد بود. چه خوب که اینها مخاطب سینما هستند و چه بد که فقط همین مقدار هستند. فیلم کودک و نوجوان رفتار شناسی مخاطبش متفاوت است. فیلم خانوادگی فروش انفجاری ندارد و معمولاً در طول زمان می تواند مخاطب خود را پیدا کن..
مشاهده بیشتر »